به نام خدا
سلام ، اما دو سه نقطه کمی حالم خراب است
ببین حتی خطوط نامه ام پر اضطراب است
مپرس از حال و روزم خسته روح و بی قرارم
کویری دور و تنهایم که دستم دور از آب است
خودم را لا به لای عابران گم کرده ام باز
در این شهری که هر کس چهره اش پشت نقاب است
هوا این جا مه آلود و همیشه تکه ای ابر
لجوجانه به فکر سیطره بر آفتاب است
تو را تا نامه ی بعدی به شدت دوست دارم
تو را که چشمهات ، آمیزه ی شعر و شراب است
" کورس احمدی "