اول خدا
می خواستم به شما بگویم :
سلام
اما شما سریع رد شدید
می خواستم بگویم :
حال شما چطور است ؟
اما شمابه من نگاه نکردید.
می خواستم بگویم :
حال من خوب نیست!
اما شما دیگر رفته بودید...
برای همین هیچ چیز به شما نگفتم
فقط پوست موزم را زیر پایتان انداختم...
تا زمین بخورید و یک لحظه بایستید
شاید این بار مرا ببینید!...
" شل سیلور استاین "