یا احسن الخالقین
تو را می شناسم
تو در هیئت یک ستاره
شبی از فراز دل من گذشتی
عبورت مرا با دلم آشتی داد
ومن تا سحر
غرق در کهکشان خیال تو ماندم
پناهی اگر نیست
و بر غربت دیر سالم
در این فصل سرد شکفتن
گواهی اگر نیست
غمی نیست
هنوز از عبور تو سرشارم ای دوست !
"ناصر رحمانی"
یا بدیع السماء
وقتی امید رفت ، حال آرزوهایم بهم خورد ،
دائما یاس بالا می آوردند ، به جستجوی آینده رفتم ،
از لحظه ها که در حال رفت و آمد بودند ،
نشانی آینده را پرسیدم ، یکی از آنها گفت :
دو کوچه بالا تر از انتظار بعد از چهار راه دقایق دری
به رنگ ابهام است ، خانه ی آینده آن جاست...
بدن آرزوهایم سرد شده بود و من هنوز در چهار راه دقایق پرسه می زدم.
"آلیس بارین"
به نام هستی بخش
می دوم خیس توی خیابان
می سپارم خودم را به باران
می زنم خسته از شهر بیرون
گامی آهسته ، گامی شتابان
مقصدم را نمی دانم امشب
دیگر اما مهم نیست چندان !
پشت سر هو...هوی...زوزه ی باد
پیش رویم صفی از چناران
پا به پای غمت می سرایم
دفتری نغمه های پریشان
رفتی اما نگاهم به راهت
سوسویی می زند سخت لرزان
این غزلواره تقدیم چشمت
یادگار شبی زیر باران.
"محمد حسین انصاری نژاد"
یا خالق النور
خداوندا ! همچون نامت
توکلم به رحمتت
عظیم وبی منتهاست !
ای خالق هستی !
صبر ابدی ات ، نه آغاز ، نه پایانی دارد !
نامت را ، ای خدای متعال !
در قلبم نقش بسته ام...
خداوندا !
به لطافت نامت
امیدم به تو آرام بخش و لطیف است!
هیچ دری مانند در خانه ی تو نیست ،
درهای نیمه باز ، زیاد دیده ام...
ای خدای رحمان و رحیم !
بند های انس والفتت را
از من بیچاره دل مگسل !
هیچ رهایی ای به غیر از تو ،
در انتظار من بیچاره دل نیست !
ترحم فرما !
با کمک دو بازوی خود
هماره نام لطیفت را
می گیرم...
یاری ام فرما ای ارحم الراحمین.
یا نور النور
یا اباصالح المهدی ادرکنی"عج"
این روزها دنیای من ، دنیای ویرانی است
در سینه ام فریادهای خسته زندانی است
آواره در بیراهه های ظلمت خویشم
حتی چراغی در شب این راه پیدا نیست
بی تو تمام لحظه هایم پوچ در پوچ است
بی تو جهانم غوطه ور در نابسامانی است
از آن شبی که موی تو در بادها جاری است
دنیای بی سامان من غرق پریشانی است
در ازدحام صورتک ها مانده ام تنها
در ازدحام صورتک هایی که "انسانی" است
انسان سر گشته ، گرفتار زمان خویش
جسمی که دنبال سلوک از نوع روحانی است
بی توجهانم پر شده از نا امیدی ها
بی تو جهانم مثل یک دریای طوفانی است
وقتش رسیده که بیایی ، بی تو خواهم مرد
آن وقت می پرسند که انسان ، چرا فانی است
"امیر اکبر زاده"
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم واهلک اعدائهم
لا اله الا الله الملک الحق المبین
لباس یاس بر تن کرد زهرا"س"
کنار دست او بنشست مولا "ع"
محمد"ص" خطبه خواند ، زهرا بلی گفت
غلط گفتم بلی نه ! " یا علی" گفت
خجسته سالروز پیوند مولای متقیان"ع" و حضرت صدیقه ی طاهره "س" مبارک باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
مهدی جان "عج"
کشتی باورمان نوح ندارد بی تو
زندگی نیز دگر روح ندارد بی تو
لحظه ها در غم هجر تو کفن پوشیدند
همه ی خاطره ها زهر بلا نوشیدند
عرشیان در دل تاریک زمین چال شدند
کوفیان رنگ عوض کرده و دجال شدند
ماه در بند خسوف است پس از غیبت تو
و جهان لانه ی بوف است پس از غیبت تو
باغ می خشکد و نارنج عزا می ترکد
گوش در طنطنه ی سنج عزا می ترکد
داغ هفتاد و دو آلاله ی بی سر با تو ست
سیصد و سیزده آیینه ی باور با توست
شعر ها بی تو پر از فلسفه بافی شده اند
مثنوی ها همه در بند قوافی شده اند
واژه ها نیز به عشق تو گرفتار شدند
"چشم بیمار تو را دیده و بیمار شدند"
جاده ها چشم به راهند بیا ، زود بیا
جان به لب آمده ای حضرت موعود بیا.
"عباس احمدی"
سلامتی وظهور آقا امام زمان"عج"صلوات
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت مظلومانه حضرت امام محمّد تقی ـ جواد الائمه ـ "ع"
خدمت آقا امام زمان (عج) و همه دوستداران آن حضرت تسلیت باد.
خون شد از غم دل خداجویم
درد بسیار و نیست دارویم
می فشانم سرشک و می گویم
یا جواد الائمه"ع" ادرکنی
یکی از راه های سریع برای رسیدن به حاجات این است که امام رضا (ع)
را به جان فرزندش حضرت جواد (ع) قسم بدهید.
بسم الله الرحمن الرحیم
مهدی جان "عج"
دل را
با تمام گمگشته ها
و آغوش را
با وسعت های بی دریغش
برای تو
پنهان کرده ایم
برای تو
و آن روزی که می دانیم
آمدنت
بی پایان خواهد بود.
سینه چاک عشق
ایستاده ایم
ایستاده ایم
تا اسلحه
واژه ای عتیق شود
محو
در غبار موزه ها
ایستاده ایم
تا عشق را
به راحتی
نرسد
و تبار انسان
منقرض نگردد.
با دلی
به سرشاری خوشه
وآغوشی
با خوشه های عشق
ما را
خواهی شکفت
در آغازی
که پایانش خداست
ایستاده ایم
تا عشق
بیاید
وجهان
در کهکشان و ذره
به رقص در آید.
"عبدالعظیم ساعدی"
سلامتی و ظهور آقا امام زمان "عج"صلوات
یا قاضی الحاجات
آب حوض می کشیم ، کفش پاره می خر یم
شعر بند می زنیم ، گل ، ستاره می خریم
نان خشک می خریم ، خواب رنگ می زنیم
اشک دانه می کنیم ، شب ، شراره می خریم
قلب های بی قرار ، دست های پینه دار
لحظه های انتظار ، یاد واره می خریم
پیر گشته ای ومن ، دوست دارمت هنوز
صد هزار سال بعد ، سنگواره می خریم !
"انسیه پور رستمی"
بسم الله الرحمن الرحیم
مهدی جان "عج"
سبز پوش مشرقی ، منجی زمان کجاست؟
واپسین سلاله ی دشت ارغوان کجاست ؟
سال ها و سال ها ، قرن ها و قرن ها
انتظار و انتظار ، مرد آسمان کجاست ؟
چشم های خیسمان ، جلوه گاه بی کسی
قلب ها سکوت محض ، عشق مهربان کجاست ؟
غربتی که با من است ، داد می زند ، بگو :
در حریم سفره ها ، تکه های نان کجاست ؟
بارش نگاه ها ، خالی از غرور و مهر
خنده های ساده و شاد این و آن کجاست ؟
برفباد لحظه ها گیسوان شهر را
کم کمک سپید کرد ، عید ناگهان کجاست ؟
"مجید بالدران"
سلامتی و ظهور آقا امام زمان "عج"صلوات