اول خدا
"مهندس و كارگر آلماني چه مي داند هيات امام حسين "ع" و بيمه ي ابوالفضل " ع " و دست با وضو يعني چه.
ماشين هام را صفر مي فرستم پيش درويش مكانيك، تا پيچ شان را باز كند و دوباره با وضو ببندد،
با نفس حقش سفت كند پيچ ها را از سر... از كارخانه آلماني اش بپرسي، هيچ خاصيتي ندارد اين كار،
اما وسط جاده و بيابان، بچه هاي گاراژ قيدار خاصيتش را بخواهند يا نخواهند، مي فهمند...
اتول هم بايد موتورش صداي «هو يا علي مدد» بدهد و چرخش به عشق بچرخد...
گرفتي؟ "
" قيدار " رضا اميرخاني
اول خدا
سـلامتــي اون رفيقي كہ مــــجازيـه
اما
يـه جوري واســــت سنـگ صـــــبوره
كہ هيـــچ كـدوم از رفيــــقاي واقـعـيت
بـه گَـــــــرد پاش نمي رسن !
" ؟ "
اول خدا
گاهي شلوغي پياده رو بهانه ي خوبي ست
كه دست هاي كسي را
براي هميشه گم كني...
"ليلاكردبچه "
اول خدا
من انتظار تو را مي كشَم….
و تو …
مرا از انتظارت مي كٌشي ….
لعنت به هرچي فتحه و ضمه و كسره ……..
" ؟ "
اول خدا
تو
در تمامِ زبانها
ترجمهي لبخندي،
هركجاي جهان كه تو را بخوانند
گُل از گُلِشان ميشكفد.
" رضا كاظمي "
اول خدا
دلــم كــه برايــت تنــگ مــيشود ،
ســرك ميـــكشم لابــه لاي نوشتــههايـــم ،
هيــچ جــاي ديــگري نيــست كـــه اينــقدر پــر بــاشد از تو...!
" ؟ "