ای پروردگار ما !
بعد از آن که ما را هدایت کردی ، دل های ما را به باطل متمایل نکن
و رحمت خود را بر ما ارزانی دار ، که تو بخشاینده ای .
" آل عمران/8 "
خدایا !
من کلی دعای مستجاب نشده دارم .چرا همه ی دعاهایم رو مستجاب نمی کنی؟
شاید تقصیر منه که زیاد دعا نمی کنم و اون قدرها که لازمه صدات نمی زنم.
راستش ، گاهی وقت ها شیطون میاد وسط دعاهام و توی دلمو خالی می کنه.
اون وقت من ناامید می شم و می گم : اصلاً این دعا کردن چه فایده ای داره ؟
خدا که جواب منو نمی ده . اما وقتی به دعاهای قبلی ام فکر می کنم .
می بینم چقدر خوب شد که خیلی هاش رو مستجاب نکردی . اصلاً چقدر
خوبه که تو همه ی دعاها رو مستجاب نمی کنی .راستی اگه قرار بود تو
همه ی دعاهای آدمای روی زمین رو مستجاب کنی ، حتماً دنیا زیر و رو می شد.
خدایا !
دلم می خواد شرطی بین خودمون بذاریم . شرطمون این باشه که من دعا
کنم و تو از بین اونا انتخاب کنی . هر کدومش که به دردم می خوره
مستجاب کنی و هر کدومش رو که فکر می کنی برام خوب نیست ،
بذاری کنار. ممنون خدا جونم
" عرفان نظر آهاری "
اول خدا
چهارشنبه سوری
آتشی از عشق خواهم افروخت
تا سرخی هایش از آن تو شود و
زردی هایت از آن قلبم !!!
" میلاد تهرانی "
اول خدا
اول خدا
تو
باید با من بیایی.
وگرنه گم می شوم
در نگاه مردم.
دستم را بگیر
وبه خانه بیاورم.
میان این همه ستاره
تنها
تو نشانی خانه ام را می دانی.
" امیر آقایی "
اول خدا
اول خدا
روزی " الکساندر دوما " نویسنده ی معروف فرانسوی در انگلستان
وارد رستورانی شد و از پیشخدمت ، خوراک قارچ خواست.
ولی هر کار کرد ، پیشخدمت نفهمید تا سرانجام مجبور شد عکس یک
قارچ را روی کاغذ برای او بکشد.
پیشخدمت بعد از چند دقیقه برای او یک چتر آورد!
" نیش و نوش "
اول خدا
چشم مستی که مرا شب همه شب می نگریست
صبح دیدم که به اندازه ی یک ابر گریست
کاش از روز ازل دوست نمی داشتمت :
زیر لب زمزمه می کرد و مرا می نگریست
پا به پا کردم و در دل هوس ماندن بود
که تو گفتی : که سر دردسرم نیست ، مأیست
آتش خشم پر از قهر تو می گفت : برو
جذبه ی چشم پر از مهر تو می گفت : بأیست !
کاش ! ای کاش که بی واهمه می دانستم
راز این چشم به خون خفته ی بیدار تو چیست ؟
گل من بر تو چه رفته است که بر روی لبت
دیگر آن خنده ی جادویی بی شائبه نیست ؟
عاشقت هستم اگر چه هدفی بیهوده است
دوستت دارم اگر چه سخنی تکراری است
" بهروز یاسمی "
اول خدا
تمام ماجرای من
سه واژه شد برای تو
سه وا ژه ی جدا جدا
من و ...
شب و...
هوای تو...
" ؟ "
اول خدا
خدایا !
این هفته هم هنوز به دعا کردن فکر می کنم و به خوبی دعا .
اما بعضی وقت ها دعا کردن برایم خیلی سخت می شود . چون نمی دانم
دقیقاً چه دعایی باید بکنم . گاهی فکر می کنم فقط برای چیزهای خیلی مهم
باید دعا کنم و کار خوبی نیست که وقت و بی وقت برای هر کار کوچکی
مزاحمت بشوم.
اما نمی دانم کجا خواندم که تو به حضرت ابراهیم گفتی :
" هیچ عیبی ندارد ، نمک غذا و علف گوسفندانت را هم از من بخواه " .
آن وقت بود که خیلی ذوق کردم و فهمیدم که تو واقعاً دوست داری با تو
حرف بزنیم . دلیلش مهم نیست . گاهی وقت ها هم خودت بهانه جور
می کنی تا ما دعا کنیم .
راستی خدا ! من خیلی وقت ها نمی دانم چه دعایی برایم خوب است و چه
دعایی بد . ممکن است اشتباهی دعا کنم . خدایا خواهش می کنم خودت
دعاهای من را درست کن .
یک چیز دیگر ، وقتی قرآن می خوانم ، می بینم قرآن یک عالم دعاهای
خوب دارد . حتماً خدایا ، تو از زبان پیامبرانت می خواهی به ما یاد بدهی چه جوری و چه دعاهایی کنیم .
خدایا !
من این دعای آخر سوره ی بقره را خیلی دوست دارم . می خواهی آن ها
را برایت بنویسم :
ای پروردگار ما !
اگر فراموش کرده ایم یا خطایی کرده ایم ، از ما باز خواست مکن .
ای پروردگار ما !
آن گونه که بر امت های پیش از ما تکلیف سنگینی قرار دادی ، تکلیف
سنگین بر دوش ما مگذار و آنچه طاقت آن را نداریم ، بر ما تکلیف مکن.
گناه ما را ببخش و ما را بیامرز و به ما رحم کن . آمین یا رب العالمین
" عرفان نظر آهاری "
یا ذالجلال و الاکرام
یااباصالح "عج "
مجنون حریف غصه لیلا نمیشود
زخم فراق بی تومداوانمیشود
فالی زدم به حضرت حافظ بازگفت
بخت همیشه بسته ما وانمیشود
آب از سرم گذشت دراین موج بیکسی
ساحل حریف طعنه دریا نمیشود
دلخوش به هیئتم که شنیدم حضور تو
جز در هوای روضه سقا نمیشود
جان دو دست حضرت عباس جان مشک
آقا بیا که بخت دلم پا نمیشود
" ؟ "
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم