ل:لب نیک وبد دنیا نادیده که می خندد
صدگونه بلا دیده،این دیده که می گرید
(علی اشتری"فرهاد")
م:مردمان از چشم بد ترسندومن از چشم خوب
حق زچشم خوب مهرویان نگه دارد تو را
(ملک الشعراء بهار)
ن:نامی از خویش درجهان بگذار
زندگانی برای مردن نیست
(ناظم هروی)
و:وعده ی وصل می دهی،لیک وفانمی کنی
من به جهان ندیده ام،مردیکی،کلام دو!
(ام هانی)
ه:همین بس شاه دیکرنگی معشوق باعاشق
که بلبل عاشق است و گل گریبان پاره می سازد
(صائب)
ی:یارمی آید ومن می روم از خویش"منیر"
هیچ کس یادنداردسفری بهتراز این
(منیرکرمانی)
به امید دیدار دراول مهرماه 88