اول خدا
حرفی بزن...یگانه ی موعود در ویل سرد و پر درد من
تمام روزهای رفته را بدهکار تو مانده ام.
چیزی بگو...که نفسهایت انبساطی عمیق برحیاتم
می بخشد.
و اشک هایت تغلیظ رگهایم را می کاهد.
حرفی بزن ...آنیمای من
معصومیت آغوشت را سالیان همیشه بر دوش
کشیده ام .
چیزی بگو... ای نا خود اگاه پر الهام
پر تنهائی خسته ست
" ؟ "