صفحه ها
دسته
....
يادياران قديمي نرود از دل تنگ...
سایت
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1428091
تعداد نوشته ها : 878
تعداد نظرات : 1097

Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

اول خدا

تو هماني كه دلم لك زده لبخندش را

او كــه هرگز نتوان يافت همانندش را

منم آن شاعر دلخون كه فقط خرج تو كرد

غــــزل  و  عاطفــــه  و  روح هنرمندش را

از رقيبان كمين كرده عقب مي ماند

هر كه تبليغ كند خوبـي ِ دلبندش را

مثــــل آن خــواب بعيد است ببيند ديگر

هر كه تعريف كند خواب خوشايندش را

...

مادرم بعد تو هي حال مرا مي پرسد

مادرم تاب ندارد غــــم فــــــرزندش را

عشق با اينكه مرا تجزيه كرده است به تو

بـــه تــــو اصرار نكرده است فـــرآيندش را

قلب ِ من موقع اهدا به تـــو ايراد نداشت

مشكل از توست اگر پس زده پيوندش را

حفظ كن اين غزلم را كه به زودي شايد

بفرستند رفيقـــان بــه تو اين بندش را :

«منم آن شيخ سيه روز كه در آخر عمر

لاي موهاي تو گــم كرد خداوندش را »

 

" كاظم بهمني "


دسته ها : شعر
دوشنبه 21 12 1391
X