ف:فریاد که در کام دلم زهر شد آخر
ذوقی که در ایام تماشای تو کردم
"رشکی همدانی"
ق:قسمت ما ز جهان غیر پریشانی نیست
سرنوشت من و زلف تو به یک مضمون است
"ابو تراب بیگ فرقتی"
ک: کند گر آرزوی دیدنت آیینه جا دارد
که از خورشید رویت در برابر رونما دارد
"کلیم"
گ:گیرم که نام من ز لبت محو گشت ومرد
یاد مرا چگونه فراموش می کنی؟
"بهادر یگانه"
ل:لب فرو بسته ام از شرم و زبان نگهم
پیش چشمان سخنگوی تو گویاست هنوز
"ابوالحسن ورزی"
م:من دوست ندارم که تو را دوست ندارم
توشرم نداری که ز من شرم نداری؟
"اثیرالین فتوحی"
ن:نگه نداشت دل ما و جای رنجش نیست
ز دست بنده چه خیزد ؟خدا نگه دارد
"حافظ"
و:وقت آن آمد که در بزم وصالت جا کنم
دیده را از دیدن رویت ضیافت ها کنم
"والهی قمی"
ه:همه عمرغنچه ماندیم وتبسمی نکردی
که دلت نخواست یک دم دل ما شکفته باشد
"پژمان بختیاری"
ی:یارب غم عالم به کسی تنگ نگیرد
از شهر به صحرا شدم آن هم قفسی شد
"خالص"
به امید دیدار تا 1/9/88