اول خدا
عشق يعني : نفس باغچه را فهميدن
مثل سهراب شدن ، زاغچه را فهميدن
عشق يعني : هوس سبز صنوبر در باغ
خلوت پاك و صميمانه ي يك كاج و كلاغ
عشق يعني : سفر ساده ي بلبل تا گل
درد و دل كردن يك قمري عاشق با گل
عشق يعني : گذر آبي قو در ساحل
اثر مرثيه ي زخمي دريا بر دل
عشق يعني :سخن از زخم شقايق گفتن
حرفي از جنس زمان با دل عاشق گفتن
عشق يعني : به موازات كبوتر بودن
ودر افسون گل سرخ شناور بودن
عشق يعني : همه در خواب و تو، در پس كوچه
صحبت كوكب و مهتاب و تو ، در پس كوچه !
" فائقه مختار شاهي "