به نام خدا
الف :آن روز که دور از تو شدم دانستم
غم می کشدم ، ولی به این زودی نه...
"طلعت اصفهانی"
ب : به آشیانه ی گرم من آمدی خوش باد
ولی بگو چه کنم با غم پریدن تو ؟
" مهدی سهیلی "
پ : پروانه به یک سوختن آزاد شد از شمع
بیچاره دل ماست که در سوز و گداز است
" وصال شیرازی"
ت " تا دلی آتش نگیرد ، حرف جانسوزی نگوید
حال ما خواهی اگر، از گفته ی ما جست و جو کن
" نظام وفا "
ث : ثمر سرو همین بس که تو آن را مانی
خاصه سروی که ز بستان محبت روید
"محمد امین "
ج : جفا که با من دل خسته می کنی سهل است
غرض وفاست که با مردم دگر نکنی !
" هلالی جغتایی "
چ : چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی
چون که بخت ما رسد این همه ناز می کنی
" سعدی "
ح : حدیث وصل تو شرطی نداشت بهر رقیب
کنون که نوبت ما شد ، هزار اگر دارد
" صادق سرمد "