خ : خموش و گوشه نشینم ، مگر نگاه توام
لطیف و زود گریزی مگر خیال منی ؟
"سیمین بهبهانی "
د : دل زدستم برده اند اما نمی دانم که برد
غمزه بر ابرو اشارت می کند ابرو به چشم !
"بهار شیروانی "
ذ : ذره ام اما ز فیض داغ هستی سوز عشق
روشنی بخش زمین و آسمان گردیده ام
" نظام وفا "
ر : روز محشر هم نمی آیی به دیوان حساب
پس حساب کشتگان عشق را کی می کنی ؟
"فروغی بسطامی "
ز : ز سر بگذشت بی تو آب چشمم
یکی از سر گذشتم بی تو این است
"امید کرمانشاهی "
ژ : ژاله بر لاله فرو می چکد از دامن ابر
خیز و با لاله رخی ساحت گلزار بپوی
" ؟ "