به نام خدا
به ساحت مقدس حضرت عباس " ع"
که شنیده است که دریا ، لب دریا رفته است ؟
یا که دیده است که خورشید به صحرا رفته است ؟
که شنیده است که محراب شود یک نیزه
و سر ماه از آن یکسره بالا رفته ؟!
کفر آب است که در آمده در شکل بخار
از ثری پر زده تا اوج ثریا رفته
کوه : لبریز گدازه است ز گرمایش خشم
صاعقه : خنجر بیرون شده ی جا رفته
کربلا سفره ی جود و کرم توحید است
خوان وحدت ، که سر نیزه به یغما رفته
جمعیت دل نگران است که مردی پی آب
سوی یک دشت خطر یکه و تنها رفته
بی که حرفی بزند سر زده ازآینه گی
بی که حرفی بزند غرق تماشا رفته
آه ، این ساده ترین مرد در آن لحظه ی سبز
با چه انگیزه ای این گونه معما رفته ؟!
سرو بی شاخه سهی تر به نظر می آید
ماه بی دست در این مرحله رعنا رفته
" مهدیه امینی "