ص:صفائی بوددیشب باخیالت خلوت مارا
ولی من باز پنهانی توراهم آرزوکردم
حکیم پرتوی
ض:ضیافت می کندهردم به شیرینی لبت جان را
هزارت جان فدابادا چنین دارندمهمان را
سلمان ساوجی