اول خدا
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست
بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست
گفتم : که کمی صبرکن و گوش به من کن
گفتی : که نه ! باید بروم حوصله ای نیست
پرواز عجب عادت خوبی است ، ولی حیف !
تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست
گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت...
جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست
رفتی تو ، خدا پشت و پناهت ، به سلامت !
بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست
" ؟ "