اول خدا
مجنون خواست که پیش لیلی نامه نویسد. قلم در دست گرفت و این بیت
را نوشت.
خیالک فی عینی و اسمک فی فمی
وذکرک فی قلبی ،الی این اکتب
خیال تومقیم چشم است و نام تو از زبان خالی نیست.
ذکر تو در صمیم جان جای دارد،پس نامه پیش کی نویسم؟
چون تو در این حوالی می گردی. قلم بشکست و کاغذ بدرید.