اول خدا
شاید از چیزی خوشتان نیاید ، در حالی که خیر شما در آن است وشاید
چیزی را دوست داشته باشید و آن به زیان شما باشد و خدا می داند و
شما نمی دانید. بقره /216
چند وقت پیش داستانی درباره ی خیر و شرخوندم و این که سال ها پیش
خیر و شر برای شنا کردن به دریا رفتن ، اما شر زودتر بیرون اومد
و لباسای خیر رو پوشید و خیر برای این که برهنه نمونه ، مجبور شد
لباسای شر رو بپوشه.
و حالا سال هاست که آدما خیر و شررو با هم اشتباه می گیرن.
من هم همین جوری ام . خیلی وقت ها این دوتا رو عوضی می گیرم.
همیشه اتفاق هایی بوده که اول خیال می کردم بدترین اتفاقه ، بدترین
اتفاقی که ممکنه بیافته. مدت ها به خاطرش غصه خوردم ، غمگین و
نا امید شدم ، با تو قهر کردم و اسمش رو گذاشتم : " بدبختی ".
اما یه کم بعد فهمیدم که این اتفاق بد ، همون اتفاق خوبی بوده که منتظرش
بودم.
" خیرها " گاهی اوقات شبیه " شرها " می شن و برعکس.
شاید اتفاق ها هم مثل آدما ظاهر و باطن دارن و نمی شه فقط از روی
ظاهرشون قضاوت کرد.باید صبر کرد ، باید شناختشون.
خدایا !
کمکم کن و یاری ام بده که چه جوری خیر و شر رو حتی وقتی لباس
همدیگه رو پو شیدن ، از هم تشخیص بدم.
" عرفان نظر آهاری "