صفحه ها
دسته
....
يادياران قديمي نرود از دل تنگ...
سایت
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1428192
تعداد نوشته ها : 878
تعداد نظرات : 1097

Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 

 

اول خدا

 

" آگهی خراسانی "شاعر زمان صفویه سرگذشتی شنیدنی دارد.

او از فضلای عهد خود بود و به علت حرص مال دنیا کارهای ناشایستی

می کرد ، از قول پادشاهان و بزرگان فرامین جعلی صادر می کرد وگاهی

نیز آن ها را هجو می نمود. منظومه ای به نام " شهر آشوب " ساخت

که در آن مردم و"امیرخان "حاکم هرات را هجو نمود.

حاکم دستور داد که دست و زبانش را ببرند تا دیگر مردم از دست و زبان

 او آسوده باشند ، اما وقتی دست و زبانش را بریدند به نفع او تمام شد .

" سام میرزای صفوی "در " تحفه ی سامی " از او اسم می برد و می گوید :

دست راست او را بریدند ، مجبور شد با دست چپ بنویسد و غریب آن

که خطاط قابلی شد و قبل از بریدن زبان دچار لکنت بود پس از آن که

نوک زبانش را قطع کردند ، آن عیب او نیز رفع و نطق شاعر گویا شد!

 

                                   " آسمان و ریسمان "

 


دسته ها : حکایت
جمعه 27 1 1389
X