اول خدا
...باد هم نمی وزید
کوچه در سکوت بود
در سکوت محض یک نفر
بی تأمل از کنار زندگی گذشت
دفتر قطور خاطرات خویش را
مرور کرد
بین ابتدا و انتهای دفترش
در حدود چند گریه
کاغذ سپید مانده بود
پشت پنجره
- رو به کوچه –
گریه کرد
زیر بارش نگاه آفتاب
- زندگی –
عاشقانه سبز شد.
چون نسیم مهر می وزد
کوچه در سکوت نیست
هیچکس
بی تامل از کنار عشق رد نمی شود ،
در نتیجه راه عشق
- هیچ وقت –
سد نمی شود.
"هادی خور شاهیان "