به نام زیبائی آفرین
(یغمای جندقی) شبی منزل یکی از آقازادگان جندق مهمان شد،تا نزدیک
سحر صحبت کردند.تازه خوابش برده بود که الاغ صاحبخانه بنای عرعر را
گذارد،یغما از خواب پرید واین بیت را نوشت و روی رختخوابش نهاد وپنهانی از
خانه بیرون رفت:
خود آدمک بدی نبودی
اما پدر خرت بسوزد!
( آسمان وریسمان خلیل محمدزاد)