تاس هايت را دوباره بريز !
اين “جفت يك ”
ارزش “دو ” را ندارد !
به هم نخواهيم رسيد !!
" ميلاد تهراني "
اول خدا
شاه بيتِ عاشقانه
همان ابروهاى توست
خدا به من رحم كرد
و اِلا
شمس و مولوى
مخصوصا حافظ اگر مى ديد
ديگر ولت نمى كرد!
" بهرنگ قاسمي "
اول خدا
لعنت به همه خوشبختي ها
وقتي هيچ بيمازستاني نمي تواند
بغض مرا به تو پيوند بزند
" ميلاد تهراني "
اول خدا
هوايت در سرم
سخت باراني است
طلوع كن ماه من
تا اب مرا نبرده!
"رضا محبي راد "
اول خدا
اي سينه ي تو ساحل امواج خروشان
آوازه ي گيسوي تو چون جنگل گيلان
نه رودكي و حافظ و عطار ، نه سعدي
كامل نسرودند تو را در دو سه ديوان
از نيل نگاه تو نشد رد شود اين بار
موساي دلم باز به اعجاز فراوان
وقتي كه به تو مي رسم آرام ندارم
چون كفر مسلّم كه رسيده ست به ايمان
مجنون ترم از هر چه كه ديديد و شنيديد
هر روز بيابان به بيابان به بيابان
يك عمر گذشت و به خدا فكر نكرده ست
اين يوسفِ در چاه تو يك لحظه به كنعان
انداخته ام زير قدم هات دلم را
بايد كه كمي پا بخورد قالي كرمان!
" رضا نيكوكار "
اول خدا
استكان هاي خالي را كه نگاه مي كنم
گلويم
به خاطر چاي هايي كه با تو نخورده ام
چقدر مي سوزد !
" فرياد ناصري "
اول خدا
رفته اي و من
هرچه مي كشم
تمام نمي شود اين درد.
استخوان لاي زخم گذاشته اي مگر؟!
" رضا كاظمي "
در كدام رود انداخته اي
كه تمام ماهي هاي جهان
گوشه گير شدند؟!
" دانيال رحمانيان "
اول خدا
تاس هايت را دوباره بريز !
اين “جفت يك ”
ارزش “دو ” را ندارد !
به هم نخواهيم رسيد !!
" ميلاد تهراني "
اول خدا
راستـش را بگو
نكند تو همان
"اين نيـز"
هستي كه
هميشه مي گذري؟! ...
" بهرنگ قاسمـي "
اول خدا
پدر بزرگ
خدا را در گوشهايم تزريق كرد؛
و مُرد.
تو كه آمدي
خدا به قَهر از من رفت.
سعدي گفته بود و
من گوش نگرفته بودم
كه "دو پادشاه در يك اقليم نگنجند!"
" رضا كاظمي "
اول خدا
تــو مي گذري ..
زمان ..
مي گـــــذرد !..
چه كنم با دلــــي ..
كه از تو ..
توان گذشتنش ..
نيست !!
" ؟ "