اول خدا
خالی ام خالی از آواز ، خالی از جرأت پرواز
ای غزل ترین ترانه منو از ازل بیآغاز
منو پر کن از ستاره ، از یه فریاد دوباره
از یه آهنگ قدیمی که خریداری نداره
منو پر کن از پرستو ، از شب نگاه آهو
از تو خاکستر دریا ، زنده شو ترانه بانو !
با تو بادبادک رویا ، توی پنجه های باده
بی تو حتی یه چراغم از سر کوچه زیاده
ترانه ی سکوتم و تنها تو می شنوی عزیز !
عطر زلال تنت و ، رو تن لحظه هام بریز !
بگو از شب تا خروسخون فاصله چن تا ستاره است ؟
بگو کِی لحظه ی ناب اون تولد دوباره است ؟
بگو تا سفره ی هفت سین چن تا یخ بندون سرده ؟
بگو چشمای ترانه چن تا بغض و گریه کرده ؟
بگو با منی که نبض روزگارو دس بگیرم
بگو تا از این زمونه خنده هامو پس بگیرم
بگو هستی که بمونم ، پشت زندگی نمیرم
تو که تو قصه نباشی از تموم قصه سیرم...
ترانه ی سکوتم و تنها تو می شنوی عزیز !
عطر زلال تنت و رو تن لحظه هام بریز !
" ترانه سرا : یغما گلرویی / خواننده : حمید حامی "
اول خدا
سیمین بری گل پیکری آری
از ماه و گل زیباتری آری
همچون پری افسونگری آری
دیوانه رویت منم چه خواهی دگر از من
سرگشته کویت منم نداری خبر از من
هرشب که مه بر آسمان
گردد عیان دامن کشان
گویم به او راز نهان که با من چه ها کردی
به جانم جفا کردی
هم جان و هم جانانه ای اما
در دلبری افسانه ای اما
اما ز من بیگانه ای اما
آزرده ام خواهی چرا تو ای نوگل زیبا
افسرده ام خواهی چرا تو ای آفت دلها
عاشق کشی شوخی تو زیبایی
شیرین لبی اما دل آزاری
با ما سر جور و جفا داری
می سوزم از هجران تو نترسی ز آه من
دست من و دامان تو چه باشد گناه من
دارم ز تو نامهربان
شوقی به دل شوری به جان
می سوزم از سوز نهان
ز جانم چه می خواهی نگاهی به من گاهی
یارب برس امشب به فریادم
من جان از آن نامهربان دادم
بیداد او برکنده بنیادم
گو ماه من در آسمان دمی چهره بنماید
تا شاهد امید من ز رخ پرده بگشاید...
" خواننده : جمشید شیبانی "
اول خدا
جون بگیر ای من مرده!بگو حقت و کی خورده ؟
بگو کی واژه ی عشق و از دل حافظه برده ؟
چه کسی سایه ی سنگی کشیده رو تن مهتاب ؟
من چشامو جا گذاشتم توی رخوت کدوم خواب ؟
منو بسپار به ترانه ، به یه آواز ، به یه فریاد
کاری کن قاصدکامون گم نشن تو کوچه ی باد
نذار از صدا بیافتم تو سکوت بی مروت
همیشه یه دنیا حرفه پشت نقطه چین وحشت.....
" ترانه سرا : یغما گلرویی / خواننده : امیر کریمی "
اول خدا
هرکسی دنبال خبر می گرده
بهش بگین عشق داره برمی گرده
عشق میاد همین روزا خیلی زود
عشق میاد تازه می فهمیم کی بود
وقتی میاد دور و برش شلوغ نیست
این دفعه حتماً خودشه دروغ نیست
وقتی میاد زندگی آسون می شه
میاد و تو خونه ها مهمون می شه
هرکسی دنبال خبر می گرده
بهش بگین عشق داره برمی گرده
عشقه دیگه فقط یه کم پیر شده
از عاشقا یه خورده دلگیر شده
عشقه دیگه فقط تو هیچ قابی نیست
شبیه این عشقای قلابی نیست
عشقه و نامه های راه دورش ،
عشق میاد ، عشق و دل صبورش
میاد و این پنجره ها وا می شه
دلخوشی گمشده پیدا می شه
عشق میاد شهرو خبردار کن
اینو برای همه تکرار کن
"شاعر: امیر پیر نهان / خواننده : احسان خواجه امیری "
اول خدا
دوباره دلم واسه غربت چشمات تنگه
دوباره این دل دیوونه واسه ات دلتنگه
وقت از تو خوندن ستاره ی ترانه ها !
اسم تو برای من قشنگ ترین آهنگه
بی تو یک پرنده ی اسیر بی پروازم
با تو اما می رسم به قله ی آوازم
اگه تا آخر این ترانه با من باشی
واسه تو سقفی از آهنگ و صدا می سازم
با یه چشمک دوباره من و زنده کن ستاره
نذار از نفس بیافتم ، تویی تنها راه چاره
آی ستاره ! آی ستاره ! بی تو شب نوری نداره
این ترانه تا همیشه تو رو یاد من میاره
تویی که عشقم و از نگاه من می خونی
تویی که تو طپش ترانه هام پنهونی
تویی که هم نفس همیشه ی آوازی
تویی که آخر قصه ی من و می دونی
اگه کوچه ی صدام یه کوچه ی باریکه
اگه خونه ام بی چراغ چشم تو تاریکه
می دونم آخر قصه می رسی به داد من
لحظه ی یکی شدن تو آینه ها نزدیکه
" شاعر : یغما گلرویی /خواننده : شادمهر عقیلی "
اول خدا
وقتی تنها تو رو دارم ، تو رو تنها نمی ذارم
اگه اسم تونباشه ، رو زمین پا نمی ذارم
اسم تو ترانه ی ما، زیر گنبد کبوده
قصه ی کودکیامون یکی بود یکی نبوده
گل گلخونه ی مولا ، وطن غریب و تنها
کاش می شد به پات بریزم ، همه ی گلای دنیا
برا پیدا کردن تو ، همه ی گلا رو چیدم
اسم های قشنگ و گفتم تا به اسم تو رسیدم
اسم تو نفس کشیدم ، زیر آوار تماشا
به هوای تو رسیدم، به دقیقه های دنیا
اسم تو نفس کشیدم زیر خاک خیس خونه
گریه کردم گریه کردم واسه نخل های جوونت
وقتی تنها تو رودارم تو رو تنها نمی ذارم
وقتی تنها تو رودارم تو رو تنها نمی ذارم
شاعر : عبدالجبار کاکایی خواننده : حسین زمان
به نام خدا
باز مثل هرشب کسلم
غصه نشسته رو دلم
می گن بازم شهید میاد
یه عالمه خیلی زیاد
دسته گلای بی زبون
گمشده های بی نشون
یه ریزه خاکسترشون
دوریزه انگشترشون
یه تیکه استخون سر
یه شاخه گل ، یه بال و پر
یه دگمه ی پیرهنشون
یه ذره خاک تنشون
تابوتای یه اندازه
تو هر کدوم یه سربازه
ابره که بر تن می زنه
باده که شیون می زنه
تابوتا خیس آب می شن
دسته گلا خراب می شن
می پیچه تو شهر و دهات
عطر سلام و صلوات
ای مادرای مهربون
بچه هاتون بچه هاتون
دسته گلایی که دادین
به کربلا فرستادین
حالا با تابوت اومدن
با بوی باروت اومدن
سر ندارن ، پا ندارن
چشم تماشا ندارن
مادرا از خدا می خوان
با گریه و دعا می خوان
تابوتا رو باز بکنین
بچه ها رو ناز بکنین
هر کجا اسپنده و دود
تا کور بشه چشم حسود
اما بویی عجیب میاد
بو کنی بوی سیب میاد
می گن : کسی که پا بشه
زائر کربلا بشه
سر به بیابون بذاره
تو عاشقی جون بذاره
اون جا که آفتاب می شینه
باغ گل سیب می بینه !
بچه های نجیب من !
پاره گلای سیب من !
رو عشقتون پا نذارین
حسینو تنها نذارین
شاعر:عبدالجبار کاکایی خواننده :فریدون آسرایی
اول خدا
واسه بنده افتخاره
زیر سایه تون بشینم
شما سروری و مولا
من بنده کمترینم
متبرکه نگاتون
برام اسمتون شریفه
یادتون قوت قلبه
مث عشق و خون شریفه
دستی از روی عنایت
بکشین رو سر بنده
بیش از آسمون هفتم
همت شما بلنده
پرو بالی از حضورت
می شه تا به کبریا زد
با شما تو محشر عشق
دست به دست اولیاء زد
شما برتر از ستاره
شما کهکشان نوری
شما پیدایش هستی
نبض بیدار عبوری
توی شوره زار تردید
مث چشمه ی حیاتین
من و ما غرقه ی موجیم
شما کشتی نجاتین
شاعر : اکبر آزاد خواننده :قاسم افشار
به نام خدا
می شه بارون شد و صحرا رو عاشق کرد
می شه آفتاب شد و فردا رو عاشق کرد
توشب هایی که دریا رنگ غم داره
می شه ماهی شد و شب ها رو عاشق کرد
می شه ماهی شد و دریا رو عاشق کرد
آخه بی عشق ، دنیا سوت و کوره
دلت توسینه است اما... خیلی دوره
اگه دورت شلوغ هم باشه انگار
دلت دنبال یه سنگ صبوره
درسته عشقه و چشم انتظاری
ولی بی عشق بازم بی قراری
همه دنیا اگه مال تو باشه
بازم حس می کنی چیزی نداری
خدا با ما قرار عاشقی بست
قراری را که با ما بست نشکست
اگه پای قرارت هستی امروز
هنوزم فرصت عاشق شدن هست
شاعر: افشین یداللهی خواننده : حسین زمان
به نام خدا
از ته جاده اومدم ، پای پیاده اومدم !
برای دزدیدن تو ، ساده ی ساده اومدم !
عاشقت و آواره کن !فقط بهم اشاره کن !
غم دل دیوونه ی اسیر ما رو چاره کن !
بیا تا شهر دل من ، فقط خودم ، فقط خودت!
بگو : غریبه ها برن ، فقط خودت ، فقط خودم!
کسی سراغمون نیاد ، فقط خودم ، فقط خودت!
هیشکی جدایی رو نخواد ، فقط خودم ، فقط خودت !
یه سر به خواب من بزن ! فقط تویی به فکر من !
بگو برام ! بگو برام ، چه رنگیه عاشق شدن ؟
بگو : ستاره نباشه ، که برق چشمات و دارم !
برای سر رسیدنت ، ثانیه ها رو می شمارم !
بیا بریم یه جای دور ، فقط خودم ، فقط خودت !
یه جای پرت و سوت و کور، فقط خودم ، فقط خودت !
روی زمین و آسمون ، فقط خودم ، فقط خودت !
هیشکی نباشه بینمون ، فقط خودم فقط خودت !
"یغما گلرویی "